محصول به سبد خرید اضافه شد
0

نقطه محوری کتاب «الجمل» اثبات حقانیت ولایت و امامت حضرت امیر (ع) است

دسته‌بندی: خبرهای تاریخ
تاریخ: 23 فروردین 1402
بازدید: 169

[ad_1]

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، پونه فضائلی، منتقد:​​​​​​ ابوعبداللّه محمدبن‌محمد‌بن نعمان مشهور به «شیخ مفید» از علما و متکلمان بزرگ شیعه در قرن چهارم ه.ق متولد و ساکن بغداد بود. از او که مورد توجه و عنایت حضرت ولی‌عصر(عج) قرار داشت و در علوم اسلامی سرآمد عالمان زمان خود بود، آثار متعددی به جا مانده که یکی از مهم‌ترین آنها «الجمل» است. این کتاب به بیان بخشی مهم و حساس از تاریخ صدر اسلام یعنی چگونگی وقوع جنگ جمل می‌پردازد. این جنگ که در سال 35ه.ق اتفاق افتاد، ویژگی‌های منحصر به فردی داشت و این عالم بزرگ نیاز به تبیین و تعریف آن را به درستی درک می‌کرد.

البته قبل از شیخ مفید، دیگرانی نیز کتاب‌هایی با موضوع جنگ جمل نوشته بودند، اما او برای نوشتن این اثر بیشتر از منابع و آراء اهل سنت استفاده کرده و تلاش کرده است که با تکیه بر مستندات آنها، بطلان برخی استدلال‌ها و عقاید درباره مسئله امامت و موضوعات مرتبط با آن را اثبات کند. کتاب «الجمل» اهمیت بسیاری دارد، شاید به دلیل زبان و ساختار کلامی و تاریخی‌ آن جذابیت چندانی برای خوانندگان امروزی نداشته باشد؛ اما آزاده جهان‌احمدی با بازنویسی کتاب شیخ مفید به زبانی داستانی و روایی آن را به اثری پرکشش و خواندنی تبدیل کرده است.

جهان‌احمدی در نگارش این کتاب تلاش کرده است با حذف برخی روایت‌های بعضاً مشابه و به هم ریختن تقدّم و تاخّر مطالب به خطی روایی و داستانی درباره پیش‌زمینه‌ها، علل و نتایج جنگ جمل دست پیدا کند. او با حفظ گفت‌وگوها، خطبه‌ها و نیز متن نامه‌هایی که در اصل کتاب وجود دارد، به درستی از عنصر تخیل در توصیف فضاها و حالات و رفتارهای افراد استفاده کرده است.

این کار جنبه داستانی اثر را پررنگ‌تر کرده است؛ گرچه این تلاش در بعضی بخش‌ها قوی‌تر به چشم می‌خورد. وی همچنین در نوشتن وقایع تنها به کتاب شیخ مفید اکتفا نکرده و درصورت لزوم از منابع معتبر تاریخی دیگر نیز برای شرح برخی مسائل و اتفاقات بهره گرفته است.

کتاب شامل پیش‌گفتار، مختصری از شرح حال شیخ مفید و شش فصل است. در فصل اول با عنوان «راز ناخشنودی» خواننده با برخی دلایل کراهت و ناخشنودی عایشه از امیرالمومنین(ع) آشنا می‌شود. فصل دوم یعنی «مرگ مشکوک» به شرح ماجرای سقیفه و خلافت ابوبکر و عمر و ماجرای قتل خلیفه سوم می‌پردازد. فصل سوم کتاب «خیلی دور خیلی دیر»، دلایل و چگونگی روآوردن مسلمانان به خلافت حضرت علی(ع) را توضیح داده است؛ این فصل با شروع مخالفت‌ها و ندای خونخواهی عثمان به پایان می‌رسد.

فصل چهارم به بخشی از علل پیمان‌شکنی و زمینه‌های جنگ جمل پرداخته است. اما فصل پنجم که طولانی‌ترین بخش کتاب است چگونگی جنگ، اتفاقات مربوط به آن و پایانش را شرح می‌دهد. فصل ششم عنوانش «فرو نشستن غبار» است و مختصری از وقایع پس از جنگ را بیان کرده است.

از نقاط قوت کتاب پانوشت‌هایی است که در انتهای هر فصل آمده و برخی نکات را برای خواننده گشوده و توضیح داده است. خواندن این کتاب که از سوی نشر شهید کاظمی چاپ و منتشر شده است به علاقه‌مندان تاریخ اسلام و جویندگان حقیقت توصیه می‌شود.

در قسمتی از کتاب «الجمل» می‌خوانیم:

«همه چون شترهای مست و سرگردان و سرگشته در جستجوی پسر ابوطالب بودند تا با او بیعت کنند. مردم گویی تازه چشمان و دل‌شان به حضور علی‌ِمرتضی آگاه شده بود. پس از جستجو و طلب بسیار او را یافتند و در حضورش جمع شدند و پیشنهاد بیعت کردند و از او خواستند که بعد از این همه ماجرا و قیل و قال، افسار حکومت و تدبیر زندگی‌شان را دست گیرد.

علی بی‌میل و رغبت در برابر پیشنهاد آنان گفت: «کسی دیگر غیر از مرا جستجو کنید.»

جماعت در بهت و سکوت از پاسخ پسر ابوطالب فرورفت.

همین که امیرالمؤمنین دید که آن قوم به سوی لشکر حمله‬ ‏ور شدند، به محمدبن‌حنفیه فرمان داد پرچم را پیش ببرد. او رایت را جلو برد، مهاجران و انصار هم حمله را شروع کردند و آن قوم چون متوجه شدند که محمدبن‌حنفیه جلوتر از یاران خود حرکت می‌کند همگی شروع به تیرباران او کردند. او در جای خود ایستاد و به گمان اینکه تیرباران آنان یکی دو بار بیشتر صورت نخواهد گرفت و سپس دوباره پیش خواهد رفت.

ناگاه امیرالمؤمنین با دست خود به شانه‏ او زد و رایت را از دست او گرفت و بانگ برداشت که: «ای یاری داده شده بمیران!»

همین که این شعار شنیده شد، آنان سست شدند و لرزه بر اندام‌هایشان افتاد و به یکدیگر پیوستند و همه به هم پناه بردند در این هنگام عمار و مالک‌اشتر با شمشیرهای کشیده

به آن قوم حمله بردند و امیرالمؤمنین فریاد کشید:

«ای محمدبن‌ابی‌بکر! اگر عایشه بر زمین افتاد، او را بپوشان و کارهایش را بر عهده بگیر»

چون قوم این سخن را شنیدند، سست و مضطرب شدند. اما پس از مدتی از آن سستی و اضطراب بار دیگر به خود آمدند و جان گرفتند و به میدان آمدند و هماورد طلبیدند.»

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

تهران، خیابان شهید مطهری، خیابان شهید محمدحسین علی اکبری، خیابان شهید محمدعلی نقدی، پلاک 23، طبقه 2، واحد 3

تمام حقوق این سایت برای انتشارات آبادبوم محفوظ است 1402.