«موازنه قدرت در تاریخ جهان»؛ ارزیابی کارکرد انواع نظامهای بینالمللی در هزارههای گذشته
[ad_1]
موازنه قدرت چیست؟ آیا ما به هنگام مطالعه روابط بین الملل، درک درستی از آن داریم؟ آیا موازنه، خود به خود ایجاد میشود یا عدهای مینشینند و آن را طراحی و اجرا میکنند؟ آیا موازنه قدرت قابل طراحی و برنامهریزی هوشمندانه و خردمندانه استراتژیستهاست؟
هدف از انتشار این کتاب ارزیابی کارکرد انواع نظامهای بینالمللی طی هزارههای گذشته در پنج قاره بود. قصد ما این بود که بفهمیم آن نظامها چگونه رفتار کرده و چه نتایجی به بار آوردند. گفتمان موازنه قدرت و در نقطه مقابل آن مفهوم هژمونی، در کانونیترین مباحث مربوط به سیاستها و روابط بینالملل قرار دارد. صحبت از موازنه قدرت مورد بحث در این کتاب، الزاما سخن گفتن از نظریه موازنه قدرت برای جنگ نیست. نظریههای موازنه قدرت به درستی نتیجه میگیرند که موازنه قدرت یک پدیده فرا تاریخی است که همه تاریخ را در برمیگیرد.
این نکته که موازنه قدرت هنجاری تاریخی است مبنای انتظارات گسترده در بین پژوهشگران و کنشگران سیاست خارجی است که منتظرانه معتقدند کشورها به زودی موازنه در برابر ایالاتمتحده آمریکا را ایجاد خواهند کرد. شرایط کنونی سیاستهای بینالمللی غیرطبیعی است حتی نهادگرایان و ساختارگرایان لیبرال هم وقتی از محدودیتهای سیاست خارجی ایالاتمتحده آمریکا سخن میگویند، انتظار موازنه متقابل کشورهای دیگر را هم دارند و آن را در توصیف خود استدلال میکنند.
مطالعه دانشمندان حوزه روابط بینالملل و نویسندگان این کتاب علاوه بر مشاهده اهمیت یاد شده معطوف به مسائل گستردهتری در روابط بینالملل بر جای میگذارد. پژوهشگران روابط بینالملل مدتها بر این باور بودهاند که تجربه و رویه اروپاییان میتواند به الگویی جهانی تبدیل شود، اما این کتاب خط پژوهشی جدیدی ترسیم میکند تا بر اساس آن، باور غیرقابل دفاع و کوتهبینانه آن پژوهشگران را از منظر علمی تصحیح کند.
نشر گویا کتاب «موازنه قدرت در تاریخ جهان» به قلم استوارت کافمن و دیگران را با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی در 392 صفحه و به بهای 270 هزار تومان به چاپ رساند.
دیدگاهها