فراگنر دیوار میان تحقیقات باستانشناسی و اسلامشناسی را برداشتفارسی آموختن از مردم کوچه پسکوچههای تهران
[ad_1]
دکتر فریبا افکاری با اشاره به ذلبستگی ایرانشناس اتریشی گفت: برت فراگنر در دانشگاههای فرایبورگ، وین و برن به تدریس ایرانشناسی اشتغال داشت و بعد از بازنشستگی به عنوان مدیرمسئول موسسه آکادمی ایرانشناسی اتریش خدمات زیادی را ارائه کرد. او عمر پربهای خودش را وقف معرفی ایران کرد، او دلداده فرهنگ، زبان فارسی و تمدن ایران بود و ایران را آنگونه که خود میگوید وطن و خانه دوم خود میدانست.
او افزود: فراگنر سال 1388 جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را به پاس عمری ترویج فرهنگ و زبان فارسی دریافت کرد و در همان سال منتخب چهره ماندگار ایران شد. در سال 90 به دلیل تالیف «فهرستنامه اسناد فرمانروایان ایران» به عنوان پژوهشگر برتر در حوزه تحقیقات خارجی جایزه فارابی پذیرفته شد. متاسفانه برت فراگنر در 25 آذر 1400 درگذشت. درباره او تحقیقات بسیاری انجام شده و تالیفات متعددی درباره او از سوی ایرانشناسان به چاپ رسیده است. فراگنر در نشستهای زیادی درباره ایرانشناسی شرکت کرد که علاقه خودش را به حوزه ایرانشناسی نشان دادند.
ایرانشناسی بدون اسلامشناسی ناتمام است
اکبر ایرانی، مدیر موسسه میراث مکتوب گفت: تا قبل از فراگنر، قلمرو مطالعات ایرانشناسی در کشورهای آلمانی زبان بیشتر متمرکز بر تحقیقات ایران باستان بود، اما او حیطه کار خودش را فرهنگ و تمدن ایرانی و تاثیر این فرهنگ بر دیگر فرهنگها قرار داد و شاید به همین دلیل موسسه مطالعات ایرانشناسی در اتریش تاسیس شد و یک شبکه گسترده ایرانشناسی درست کرد و به همت او یک پل ارتباطی وسیع با مراکز ایرانشناسی در ایران، آمریکا و اروپا برقرار شد.
او افزود: فراگنر در ایرانشناسی به ایران فرهنگی نظر داشت و هر جا که زبان فارسی نفوذ داشته، قلمرو ایرانشناسی میدانست. جالبتر اینکه معتقد بود بدون اسلامشناسی ایرانشناسی ناتمام است و این نکته را هم در کتاب فارسی زبانی اشاره کرده است که باید این دیواری که میان اسلامشناسی و ایرانشناسی کشیده شده است، برداشته شود و حوزههای پژوهشی جدیدتری را برای محققان ارائه کرد.
فراگنر معرف فرهنگ ایرانی در اروپا
در ادامه دکتر محمود جعفریدهقی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران گفت: تصورم بر این است که فراگنر حاصل تربیت ادبی و فرهنگی برخی از استادان بزرگ در دانشگاههای ایران بود، فراگنر بخشی از تحصیلاتش را در محضر استادان بزرگی چون ایرج افشار، منوچهر ستوده، محمدجعفر محجوب، مجتبی مینوی، ذبیح ا… صفا و دیگر استادان عالیقدر دانشگاه تهران تلمذ کرد و باعث شد که عشق به ایران و ایرانشناسی در وجودش ایجاد و تقویت شود و بخشی از عمرش؛ حدود شش دهه را صرف شناخت تاریخ، فرهنگ و ادب ایران کرد و از این رو خدمات بسیاری از او دیدیم و در واقع فراگنر معرف فرهنگ ایرانی در جامعه علمی اروپا شد.
او افزود: فراگنر در تدوین و تالیف تاریخ کمبریج و ایرانیکا مشارکت داشت و خود نیز تالیفاتی چون «خاطراتنویسی ایرانیان»، «فارسی زبانی» و اسناد فرمانروایان ایران را به نگارش درآورد و به واسطه همین آثار جایگاه ویژهای در ایرانشناسی به دست آورد و به نوعی فرهنگ ایرانی را بازتاب داد. از همه اینها مهمتر پایهگذار موسسه فرهنگستان ایرانشناسی در اتریش بود و اکنون این موسسه هنوز دایر است. فراگنر استاد دانشگاه برلین و بامبرک بود. او در مصاحبهای گفته بود وقتی خواستم درباره فرهنگ ایرانی مطالعه و تحقیق کنم، متوجه شدم در اقیانوسی پا گذاشتم که به راحتی نمیتوان از آن بیرون آمد. به این ترتیب وقتی با ایران آشنا شدم، عاشقش شدم. در مصاحبه دیگری هم میگوید هر کس درباره ایرانشناسی فعالیت کند، عاشق ایران میشود. خلاصه او در هر اظهارنظری درباره ایران با نگاه و احساس مثبتی درباره جامعه و فرهنگ مردم ایران اظهارنظر کرده بود.
فارسیآموزی فراگنر از متلکها و شوخیهای پسران دبیرستانی
سخنران دیگر این بزرگداشت، دکتر علی شهیدی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران عنوان کرد: انجمن فرهنگی اتریش در دهه 50 میلادی گرچه کارش ایرانشناسی نبود اما موقعیتش مردمی بود و مرکزنشین در پایتخت. در میانه دهه 60 میلادی جوانی اتریشی آلمانی زبان به تهران آمد اما به جای اقامت در قلهک و الهیه اتاقی در محلهای که مردم لایههای میانی و فرودست جامعه ایرانی زندگی میکردند، برای فارسیآموزی کرایه کرد.
او افزود: فراگنر مدتی بعد در هنرستانی در همان محلهها شروع به تدریس کرد از نظامآباد و مجیدیه تا خیابان ری و سنگلج. بنابراین او فارسی را تنها در دانشگاه وین و تهران نیاموخت بلکه در تهران معلمی کرد و مردم و فرهنگ آنها را فهمید تا فارسی را همانند یک فارسی زبان صحبت کند. فارسی زبانی او در کوچه و بازار در سنگکیها، کلهپزیها و جگرکیهای تهران تا آشخانه و چاینکیهای تاشکند، بخارا و سمرقند قوام یافت.
استاد فرهنگ و زبانهای باستانی بیان کرد: فراگنر با بچههای شر یک هنرستان پسرانه تهران آنقدر سر و کله زد تا متلکها، شوخی و ریزهکاریهای فارسی معاصر را دریابد. اگر از یک نوجوان جنوب شهری «ف» میشنید به قول معروف تا فرحزاد میرفت. «آ» مثل آلمان، «اُ» مثل اتریش، «ب» مثل بامبرک، «ب» مثل برت فراگنر، فارسی زبانی خودساخته اینگونه بود که بعدها نشان ایرانشناسی بامبرک برت یک «ب» بزرگ و کشیده فارسی شد؛ شبیه تابلوی الفبا در دبستانهای ایران.
علی شهیدی گفت: شاید تنها لوگوی فارسی در اروپا و بعضی فارسیآموزان مکتب او در وین به لطف حضور نصرت ا… رستگار حتی فارسی را به گویشی کرمانی هم میفهمیدند و گپ میزدند. او فرزند عصری از علوم انسانی اروپا بود که دیگر فلسفه پادشاهی نمیکرد و علوم انسانی بر اجتماعیات اروپاییها حاکم بود. ایرانشناسی او هم متاثر از آن عصر بود و دیگر ایرانشناسی باستانشناسان نبود؛ باستانشناسی تاریخ فرهنگی بود و فرهنگ مردم. خاطرهنویسی روزانه و آشپزی ایرانی همپایه نسخهشناسی و سندشناسی مورد توجه بود.
همکاری و آشنایی فراگنر با اغلب موسسات ایرانشناسی دنیا
نصرت ا… رستگار، پژوهشگر سابق آکادمی ایرانشناسی اتریش گفت: برت فراگنر کارهای علمی زیادی داشت یکی از آن کارها، «تاریخ فرهنگ و اقتصاد جامعه ایران» بود و افغانستان و همین طور قسمتهایی که توسط مسلمانان در هند مدیریت میشدند و این مربوط جریانها مربوط به قرون وسطی قرن بیستم بود. از طرفی زمینه تحقیقاتی کارهای او بیشتر ایرانشناسی، ایران و ترکشناسی و بالاخره در تاجیکستان و ازبکستان هم فعالیت داشت و تحقیقاتی را انجام داد که آنها را چاپ کرد. همچنین دروس دیپلماتیک در این کشورها را مورد تحقیق و آموزش قرار میداد.
او افزود: او به کشورهای زیادی برای تحقیق و پژوهش مسافرت کرد و یکی از این کشورها ایران بود که در سال 1964 تا 1969به همراه همسرش در ایران اقامت کرد و بعدا هم در سالهای متناوب به ایران رفت. در ترکیه، سوریه و لبنان هم سفر میکرد و در کنارهای تحقیقاتی و آموزشی. همینطور چندین سفر به ازبکستان و تاجیکستان داشت و با موسسات شرقشناسی آمریکایی هم نیز همکاری داشت.
پژوهشگر سابق آکادمی ایرانشناسی اتریش عنوان کرد: از نکات برجستهای که در زندگی علمی فراگنر بود، نخست عضویتش در موسسات معروف شرقشناسی در دنیا بود. همچنین او ابتدا عضو انجمن شرقشناسی آلمان شد و از 1997 تا 2002 سرپرست هیات رئیسه این انجمن بودند. البته او با اغلب موسسات شرقشناسی و ایرانشناسی دنیا آشنایی و همکاری داشت.
دیدگاهها