دریغ از جای خالی فهرست بلندبالای درگذشتگان بیتکرار مرگ چه بیرحمانه ریحان چید از باغ تاریخ و سیاست
[ad_1]
ضربهای به حافظه باستانشناسی
میرعابدین کابلی از گنجینههای باستانشناسی ایران و یکی از پیشکسوتان باستانشناسی ایران بود. او که حافظه باستانشناسی ایران بهشمار میآمد دوازده فروردین 1400 به دلیل نارسایی کلیه درگذشت و در آرامگاه ابدی در قبرستان معتمدی شهر بابل به خاک سپرده شد و با درگذشت خود ضربه بزرگی به حافظه باستانشناسی ایران وارد شد. کابلی تاریخ شفاهی باستانشناسی را خوب میدانست و گنجینهای از اسرار باستانشناسی دوره معاصر ایران محسوب میشد.
از این باستانشناس پیشکسوت یکبار در سال ۱۳۹۵ به عنوان یکی از مفاخر میراث فرهنگی ایران تجلیل شد که همزمان با آن نیز کتابی با عنوان «جشن نامه میرعابدین کابلی» نیز رونمایی شد. این کتاب به پاس قدردانی از انسانی بود که بیشتر عمر خود را بدون وقفه در تحقیقات مربوط به باستانشناسی و تاریخ تمدن ایرانزمین صرف کرده است. در ایران معدود باستانشناسی داریم که مانند میرعابدین کابلی، هم باستانشناسی را خوب بداند، هم با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین آشنا باشد و هم از نظر فضائل و سجایای اخلاقی به کمال رسیده باشد.
خاموشی زبانشناس فرهنگنویس
محمدرضا باطنی، چهره مطرح زبانشناسی، 21 اردیبهشت بعد از مدتها تحمل بیماری در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت.
محمدرض باطنی سال ۱۳۱۳ در اصفهان متولد شد. او پس از پایان دوره دبیرستان به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام شد. باطنی پس از دریافت دیپلم ادبی وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۳۹ از رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغالتحصیل شد. او در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و از دانشگاه لیدز فوق لیسانس زبانشناسی گرفت و با دفاع از رسالهای که بنا بود از آن در لندن دفاع کند، در دوره تازه تاسیس دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران، در خردادماه ۱۳۴۶ دکتری زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی دریافت کرد. پس از آن در مهرماه ۱۳۴۶ به عنوان استادیار زبانشناسی در گروه زبانشناسی دانشگاه تهران آغاز به کار کرد.
باطنی از سالهای تدریس در دانشگاهی با مطبوعات در زمینه نگارش مقالههایی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی همکاری داشت، این همکاری پس از انقلاب نیز با ماهنامه «آدینه» و سپس «دنیای سخن» و چند نشریه ادامه داشت. از جمله مقالههای تاثیرگذار او «اجازه بدهید غلط بنویسیم»، نقدی بر کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی بود.
از آثار او در حوزه زبانشناسی میتوان به «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی»، «مسائل زبانشناسی نوین»، «نگاهی تازه به دستور زبان»، «چهار گفتار درباره زبان»، «درباره زبان»، «زبان و تفکر»، «پیرامون زبان و زبانشناسی» و … اشاره کرد. از آثارش در زمینه ترجمه نیز «زبان و زبانشناسی» رابرت هال، «زبانشناسی جدید» مانفرد بی یرویش، «درآمدی بر فلسفه» بوخینسکی، «دانشنامه مصور»، «مغز و رفتار» فرانک کمپ بل، «خواب» یان اوزوالد،«ساخت و کار ذهن» بلیک مور، «انسان به روایت زیستشناسی» و … هستند. فرهنگها نیز بخش دیگری از تالیفات او هستند. «فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات و عبارات رایج فارسی (فارسی – انگلیسی)» تالیف باطنی توانست عنوان برگزیده سی و دومین دوره جایزه «کتاب سال جمهوری اسلامی» را در سال ۹۳ به خود اختصاص دهد.
درگذشت باستانشناس برجسته
احمد کبیری هندی، باستانشناس پیشکسوت دوازدهم اردیبهشتماه 1400در سن ۷۶ سالگی دار فانی را وداع گفت.
کبیری هندی متولد سال ۱۳۲۴ در تهران و دانشآموخته رشته باستانشناسی از دانشگاه تهران بود. کبیری ابتدا به استخدام سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی ایران درآمد و سپس در سازمان میراث فرهنگی کشور در امر پژوهش باستانشناسی، حفاظت و مرمتِ محوطه و بناهای تاریخی مشغول به خدمت شد. او عضو هیأت مدیره و رییس کمیته اسناد و انتشارات ایکوموس ایران بود.
این باستانشناس برجسته در کارنامه عملکردش بررسی، کاوش و حفاظت و مرمت شهر جزیره کیش، معبد آناهیتا کنگاور، بررسی و شناسایی آثار تاریخی شاه زند، بررسی دلازیان سمنان، کاروانسرای قصر بهرام، پژوهش درباره آثار تخت جمشید، اقامتگاههای میانراهی شاهی اصفهان، فرحآباد ساری و … را به یادگار گذاشت.
«استوناوند»، «ادامه کنکاشهای معبد آناهیتا کنگاور» و گردآوری کتاب «ایستگاههای پارتی»، «کهنترین متن مکتوب جغرافیایی ایران باستان».
سکوت ابدی اسطورهشناس پرکار
جلال ستاری، نویسنده، مترجم و اسطورهشناس مطرح نهم مرداد و پنچ روز پیش از آنکه نود سالگی را پشت سر بگذارد، دامن از جامه خاکی درکشید. ستاری محقق، اسطورهشناس و اندیشمند از معدود چهرههایی است که سالها در حوزه اسطوره و اسطورهپژوهی تلاشهای پیگیری انجام داده و علاوه بر ترجمه آثار متعدد، در این زمینه کتاب نیز نوشت.
او متولد ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ خورشیدی در رشت بود. در سوئیس تحصیل کرد و دکتری گرفت. ستاری از شاگردان ژان پیاژه در سوئیس بود.
جلال ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال، تألیف و ترجمه کرده است. ستاری در مقام نویسنده و مترجم تخصصی نزدیک به ۹۰ جلد کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طول بیش از ۶۰ سال به رشته تحریر درآوردهاست. این کتابها بیشتر از کتابهای مرجع و شاخص در زمینههای تخصصی خود هستند.
«جانهای آشنا»، «آخرین مصاحبه با سارتر» (ترجمه)، «جهاننگری» (ترجمه)، «تراژدی و انسان»، «بازتاب اسطوره در بوف کور»، «فرهنگ و تئاتر و طاعون» (ترجمه)، «اسطوره در جهان امروز پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش» (ترجمه)، «سیمای زن در فرهنگ ایران»، «در قلمرو فرهنگ»، «شرق در ادبیات فرانسه» (ترجمه)، «افسون شهرزاد»، «نمایش در شرق»، «اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده»، «درد عشق زلیخا»، «در بیدولتی فرهنگ»، «آیین و اسطوره در تئاتر»، «پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر»، «جهان اسطورهشناسی» (ترجمه) بخش اندکی از آثار اوست.
پدر دلسوز کویر ایرانی رفت
دکتر پرویز کردوانی، معروف به پدر علم کویرشناسی در 27 مرداد 1400 درگذشت. او هنگام وفات 90 سال سن داشت.
کردوانی در سال ۱۳۱۰ در گرمسار متولد شد، او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در گرمسار گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه رازی (فرانسوی) در تهران برای ادامه تحصیل در رشته عمران کویر به آلمان عزیمت کرد. سال ۱۳۴۵ موفق به اخذ مدرک دکترا شد و پس از بازگشت از آلمان در دانشکده کشاورزی ارومیه به فعالیت پرداخت. او سپس به دانشگاه تهران رفت و از سال ۱۳۴۸ در این دانشگاه مشغول تدریس شد.
زندهیاد پرویز کردوانی مطالعات میدانی فراوانی در مناطق کویری و بیابانی ایران از خود به جای گذاشت و خدمات او نقش مهمی در پیشبرد علم کویرشناسی و مقابله با خشکسالی داشت. او استاد نمونه دانشگاه تهران بود و جایزه مهرگان علم به خاطر تألیف بهترین کتاب سال در زمینه محیط زیست را کسب کرد.
کتابهای منتشر شده عبارتند از: «کویر (نمکزار) بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار آن»، «جغرافیای خاکها»، «حفاظت خاک»، «اکوسیستمهای طبیعی»، «اکوسیستمهای آبی»، «آبهای شور»، «آبهای سطحی و زیرزمینی ژئوهیدرولوژی
مراتع ایران»، «مناطق خشک: ویژگیهای اقلیمی، علل خشکی، مسائل آب و غیره»، «خشکسالی و راههای مقابله با آن در ایران» و «جکدانشنامهای تاریخی و ادبی در حوزه جغرافیای شهری و ریشههای تاریخی شهرها».
کرونا پژوهشگر دلباخته آذربایجان را برد
رحیم نیکبخت از نویسندگان حوزه تاریخ انقلاب، مطالعات عاشورایی و حوزه مطالعات مبارزه با پانترکیسم در سن ۵۰ سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا اواسط مرداد ماه درگذشت.
او دانشآموخته کارشناسی ارشد تاریخ از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود. در کنار پژوهش در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر آذربایجان، مدیریت بخش تدوین اسناد و تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مدیریت بخش تحقیقات تاریخ مجلس را نیز عهدهدار بود.
«زندگانی و مبارزات شهید قاضی طباطبایی»، «جنبش دانشجویی تبریز به روایت اسناد و خاطرات»، «خاطرات حجتالاسلام حسینی همدانی»، «زندگانی و مبارزات آیتالله مروج»، «زندگانی و مبارزات شهید دکتر مفتح»، «مبارزات آیتالله سید یونس اردبیلی به روایت اسناد و خاطرات»، «مجموعه مقالات همایش پنجاهمین سالگرد شهادت نواب صفوی و فدائیان اسلام»، «بازخوانی مشروطیت»، «مطهری بدون سلاح» و… بخشی از آثار این مولف و پژوهشگر فقید حوزه تاریخ است.
دوره سه جلدی پژوهشنامه انقلاب اسلامی، دوره دو جلدی مبدا نهضت و نامه نیمه خرداد از جمله آثار برجسته اوست.
سفر بیبازگشت طراح موزههای جدید ایرانی
اصغر کریمی، مردمشناس، پژوهشگر، مترجم پرکار و عضو پیوسته موسسه فرهنگی ایکوموس ایران، اواخر مردادماه در سن ۸۱ سالگی بر اثر کرونا درگذشت.
کریمی در سال ۱۳۱۹ در زنجان متولد شد. او پس از دریافت دیپلم متوسطه از دبیرستان مروی تهران در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیلات دانشگاهی به فرانسه رفت. سال ۱۳۵۴ دانشنامه کارشناسی جامعهشناسی و مردمشناسی را از دانشگاه اکسـمارسی دریافت کرد و در سال ۱۳۵۷ موفق شد درجه کارشناسی ارشد در رشته مردمشناسی را از همان دانشگاه دریافت کند. او بلافاصله وارد دوره دکتری این رشته شد، اما تحصیلات خود را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت.
کریمی در ایران در مشاغل متعددی منشأ خدمات ارزنده بود که بخشی از آنها عبارت است از: گردآورنده فرهنگ عامه و عضویت در گروههای پژوهشی میدانی در اداره فرهنگ عامه وابسته به هنرهای زیبای کشور و سپس در وزارت فرهنگ و هنر (۱۳۴۱ تا ۱۳۵۰)، عضویت علمی در مرز تحقیقات علمی فرانس (س ان ار اس)، پژوهشگر و سرپرست تحقیقات ایلی و عشایری در وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سازمان میراث فرهنگی کشور و مشاور علمی برنامههای مردمشناسی در همین سازمان (۱۳۵۷ تا ۱۳۷۳) و دبیر اجرایی کمیته ملی ایکوموس ایران (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱). کریمی را طراح تشکیل موزههای جدید در کشور میدانند. او در سالهای اخیر با بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در گروههای جغرافیا و فرهنگ مردم ایران همکاری داشت.
حاصل تلاش این محقق بیش از ۳۰ کتاب و بیش از ۵۰ مقاله منتشرشده و دهها طرح پژوهشی و گزارش علمی است. بخش عمدهای از گزارشهای باستانشناسی گیرشمن و دیگر باستانشناسان خارجی به قلم زندهیاد کریمی به زبان فارسی منتشر شده است. از اصغر کریمی مکتوبات ارزندهای در زمینه باستانشناسی و میراث فرهنگی به یادگار مانده است.
رحلت عالم پرکار تاریخ اسلام
حجتالاسلام مهدی پیشوایی از اساتید حوزه علمیه قم در زمینه تاریخ اسلام 23 مرداد در قم دارفانی را وداع گفت. او از اساتید حوزه علمیه قم و مدیرگروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بود.
پيشوايی متولد سال ۱۳۲۱ شهرستان مشکين شهر بود و تاكنون دهها اثر از اين محقق و استاد حوزه علميه قم درباره مسايل مذهبي و تاريخ اسلام و زندگی ائمه اطهار چاپ و منتشر شده است. او در سنین جوانی و سالهای نخست طلبگی حسب وظیفه برای تبلیغ معارف دین و تبیین تاریخ و حماسه عاشورا سفرهای گوناگون تبلیغی کرده بود.
حجتالاسلام و المسلمين مهدی پيشوايی را از اواخر دهه ۴۰ شمسی و با ماهنامه «درسهائی از مکتب اسلام» میشناسيم، که علاوه بر عضويت در هيئت تحريريه، چند سالی نيز مديريت داخلي آن مجله را به عهده داشت. او همچنین سالها با موسسه در راه حق همکاری داشت. در طول اين ساليان بس دراز، چهره ايشان هميشه قرين تلاشهای پر ثمر علمی پژوهشی، به ويژه در حوزه تخصصی تاريخ اسلام، بوده است.
از کتابهای معروف و مهمش میتوان به کتاب «سیره پیشوایان، نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهم السلام» و «تاریخ اسلام» اشاره کرد.
عناوين برخي از آثار استاد پيشوايي به قرار ذيل هستند: «مقتل جامع سید الشهداء»،
«ارزيابي انقلاب حسين (ريشههای تاريخی و اجتماعی و نيز آثار و پيامدهای حادثه کربلا)»، «امام حسن(ع) پرچمدار صلح و آزادی»، «پيشوای آزاده، (زندگانی سياسی و اجتماعی امام هفتم)»، «تاريخ اسلام (از جاهليت تا رحلت پيامبر اسلام )»، «دورنمائی از زندگانی امام باقر(ع)»، «سيره پيشوايان (زندگانی سياسی و اجتماعی ائمه معصومين)»، «شام، سرزمين خاطرهها»، «شخصيتهای اسلامی شيعه (زندگینامه تعدادی از صحابه شيعی، مشترکاً با آيتالله جعفر سبحانی)»، «شناخت شيعه (رد وهابيت)»، «قهرمانان راستين (زندگينامه حدود ۲۰ نفر از ياران بزرگ پيامبر اسلام به صورت داستان، ترجمه از عربی به فارسی)»، «مبارزات مسلمانان ترکستان (ترجمه از عربی به فارسی)».
مرگ در میانه شکفتن
احمد گلمحمدی، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی 30 مرداد ماه بر اثر کرونا درگذشت.
احمد گلمحمدی متولد سال ۱۳۴۷ در ارسباران و فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی سیاسی (با گرایش ایران) از دانشگاه تهران است. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان دانشیار تدریس میکرد. عضویت در کمیته علمی بررسی وحدت و هویت ملی، همکاری در تنظیم آییننامه وظایف اعضای هیئت علمی پژوهشی، ویراستاری علمی مجموعه سخنرانیهای هفته پژوهش، عضویت در شورای برنامهریزی و کمیته شورای انتشارات دانشکده علوم سیاسی علامه طباطبایی و عضویت در کمیته همایش تاریخ و علوم سیاسی بخشی از فعالیتهای اجرایی او بود.
«ایران بین دو انقلاب»، «جهانیشدن فرهنگ هویت»، «چیستی تحول و چشمانداز دولت» از معروفترین آثار این استاد فقید به شمار میآید. گلمحمدی همچنین کتابهای «درآمدی بر فلسفه تاریخ»، «درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی»، «ایران بین دو انقلاب»، «بنیادهای علم تاریخ» و «معنا، فرهنگ و زندگی اجتماعی» را به فارسی برگردانده است.
شتاب رنجبر کرمانی برای رفتن!
علیاکبر رنجبر کرمانی، پژوهشگر عرصه تاریخنگاری کشور 8 شهریور در سن 62 سالگی به دیار باقی شتافت.
علیاکبر رنجبر کرمانی نویسنده و از پژوهشگران تاریخ معاصر، سال ۱۳۳۸ در خانوادهای به دنیا آمد که از ابتدای نهضت امام خمینی (ره) حضوری انقلابی داشتند و پدرش از جانبازان قیام ۱۵ خرداد بود. رنجبر کرمانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گمنام خدمات برجستهای ایفا کرد و در عرصه بهبود کیفیت آثار علمی در مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، دائره المعارف بزرگ اسلامی و … تأثیرگذار بود.
تألیف آثاری چون «عزت شیعه»، «روزشمار زندگی امام خمینی» و «مسی به رنگ شفق» و ترجمه «بررسی حق بازگشت فلسطینیها» و «شهریور ۱۳۲۰» و ویرایش محتوایی و ادبی دهها کتاب پرمخاطب همچون «شرح اسم»، «الف لام خمینی»، «بحران مشروطیت»، «قحطی بزرگ»، «رضانام تا رضاخان» و… در کارنامه این پژوهشگر به چشم میخورد.
درگذشت چهره مطرح روابط بینالمل
ابومحمد عسگرخانی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران 29 شهریور بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
ابومحمد عسگرخانی از استادان برجسته دانشگاه تهران، بعد از اخذ دیپلم ریاضی وارد دانشگاه پارس تهران شد و در رشته کارشناسی ادبیات آمریکایی و انگلیسی به تحصیل پرداخت، سپس کارشناسی ارشد رشته روابط بینالملل را از دانشگاه وبستر ایالت میزوری، سنتلوئیس دریافت کرد. این استاد فرهیخته در ۱۳۳۰ خورشیدی دکتری روابط بینالملل را از دانشگاه کوئینز کانادا دریافت کرد.
حوزه تخصص او معاهدات بینالمللی، امنیت بینالملل و مباحث سیاسی با تمرکز بر حوزه انرژی هستهای، سازمان ملل و ان پی تی بود. به همین دلیل بسیاری از آثارش در خصوص مباحث سیاسی و روابط بینالملل بوده است. از جمله این آثار و مقالات میتوان به رژیمهای بینالمللی سازش و همکاری در دیوان دعاوی ایران – آمریکا … در داوری بینالمللی، سازمان ملل متحد: گذشته، حال و آینده ” در ایران، رژیم بینالمللی حقوق بشر در دیدگاه اسلامی، داوری نامنظم، مخلوط، خصوصی و بینالمللی (پروژه ملی، نظریههای منع از راه ارعاب و تهدید)، خلع سلاح و کنترل تسلیحات بینالمللی در سیاست دفاعی، نظریه رژیم در ایران، ایران در نظم نوین جهانی، تأثیر و قانونی بودن تحریمهای اقتصادی فراملی، کنوانسیون منع تکثیر سلاحهای هستهای، معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای و ازدیاد سلاحهای هستهای در هند و پاکستان، ماده ۳۳ منشور ملل متحد و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات تهران، نظریههای مشروعیت، رژیمهای حقوقی مدیترانهای و شکست ضمنی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و کنوانسیون منع تکثیر سلاحهای هستهای در ایران اشاره کرد. او همچنین عضو هیات تحریریه فصلنامه علمی راهور بود.
فوت نابهنگام علامه عالم ایرانی
آذرتاش آذرنوش، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر پرکار زبان و ادبیات عرب پانزدهم مهرماه در سن 84 سالگی چشم از جهان فرو بست.
آذرنوش در ۱۳۱۶ در قم زاده شد، اما در تهران زيست و همانجا تحصيلات دوره ابتدايی را آغاز كرد. در سال ۱۳۳۶ در رشتهی ادبيات عرب كه بهتازگی در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران تشكيل شده بود ثبتنام كرد. سال ۱۳۳۹ از دانشكده معقول فارغالتحصيل شد. چون در آن هنگام برای ادامه تحصيل در رشته ادبيات عرب در ايران جایی نبود، او عازم كشور فرانسه شد. از آنجا كه دو زبان عربی و فرانسه را آموخته بود، به خوبی توانست از نخستين رسالهی دكتری خود كه «تحقيق و ترجمه بخشی از كتاب طبقات الشعرای ابن معتز» بود دفاع كند. اما چون هنوز خود را نيازمند دانش بيشتری میديد، دوباره در رشته ادبيات عرب برای نگاشتن رسالهی ديگری نامنويسی كرد و چون پيش از آن دورهی كتابداری را نيز گذرانده بود، در كتابخانه ملی پاريس، بخش عربی، به كار نيز مشغول شد.
او پس از دریافت دومين دكترای خود به ايران بازگشت و پس از چند ماه كار در «بنياد فرهنگ ايران» و پژوهش درباره واژههای فارسی معرب، در دانشكده خود، معقول و منقول كه آن هنگام به «الهيات و معارف اسلامی» تغيير نام داده بود، استخدام شد (سال ۱۳۴۶). او هيچگاه از كاری كه دربارهی معربات آغاز كرده بود چشم نپوشيد. اما ملاحظه میكرد كه اين گونه پژوهش، به دانش زبانشناسی و زبانهای كهن سامی بهويژه زبان آرامی نياز دارد. از اين رو در سال ۱۳۵۶ از معاونت دانشكده استعفا داد و به انگلستان رفت تا در دانشگاه كمبريج به تحقيق و آموختن زبان آرامی بپردازد.
از مهمترین آثار آذرنوش ترجمه «فتوح البلدان» بلاذری (بخش مربوط به ایران) و «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی است. آثار تالیفی آذرنوش نیز در حوزه ایرانشناسی و در پیوند با زبان فارسی اهمیت خاص دارد؛ مانند «فرهنگ عربی به فارسی»، «چالش میان فارسی و عربی» و «راههای نفوذ فرهنگ ایرانی در عصر جاهلی». مجموعه مقالات آذرنوش با عنوان «در باب ادب تازی» در سه جلد به کوشش رضوان مساح در سلسله انتشارات مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است.
خاموشی ایرانشناس مانوس با مردم
برت فراگنر، ایرانشناس اتریشی در سن ۸۰سالگی درگذشت. این چهره فرهنگی (متولد ۱۹۴۱) که در ژوئیه ۲۰۱۰جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را به پاس ترویج فرهنگ و تاریخ ایران در فرهنگستان علوم وین دریافت کرد و در سال ۱۳۸۳نیز منتخب چهارمین همایش چهرههای ماندگار ایران شد، پنجشنبه (۲۵ آذرماه ۱۴۰۰ – شانزدهم دسامبر ۲۰۲۱) در وین از دنیا رفت.
او درباره ایران تحقیقات و تالیفاتی داشت که کتاب «خاطراتنویسی ایرانیان» از آن جمله است.
برت فراگنر تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۹۶۰در رشتههای شرقشناسی، ترکشناسی، عربشناسی و ایرانشناسی و نیز قومشناسی و اسلامشناسی در دانشگاه وین آغاز کرد. در اواسط دهه ۱۹۶۰به مدت یک سال به تهران آمد و نزد ایرج افشار، شیرین بیانی، جعفر محجوب، ذبیحالله صفا، پروفسور شهیدی و منوچهر ستوده آموزش دید. او از سال ۱۹۶۵تا ۱۹۶۹از سوی وزارت آموزش و پرورش اتریش در یک مدرسه فنی تهران مسئول هماهنگی برای آموزش زبان آلمانی شد.
«تاریخ شهر همدان در شش سده نخست هجری» عنوان پایاننامه دکترای فراگنر بود که در سال ۱۹۷۰به دانشگاه وین ارائه شد. وی تا اتمام رساله فوق دکترای خود به مدت هفت سال به تدریس در دانشگاه و سفرهای علمی متعدد به لبنان و تهران مشغول بود. «ادبیات خاطرهنویسی به مثابه منبعی در خدمت تاریخ نوین ایران» عنوان رساله فوق دکترای او بود که در سال ۱۹۷۷به پایان رسید و در سال ۱۹۸۰انتشار یافت. فراگنر تا سال ۱۹۸۹در مقام استاد رشته ایرانشناسی در دانشگاههای وین، فرایبورگ، برلین و برن به تدریس پرداخت و سپس تا سال ۲۰۰۳کرسی استادی ایرانشناسی را در دانشگاه بامبرگ آلمان عهدهدار بود. از سال ۲۰۰۳تا اول ژانویه ۲۰۱۰ریاست انستیتو ایرانشناسی فرهنگستان علوم اتریش به او واگذار شد.»
سکوت ابدی پس از نیم قرن خدمت
رضا مستوفیفرد باستانشناس پیشکسوت 5 بهمن ماه به دلیل کهولت سن در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
او فارغالتحصیل رشته باستانشناس از دانشگاه تهران بود که در سال ۱۳۴۵ نیز به استخدام این دانشگاه درآمد و به عنوان استادیار در گروه باستانشناسی مشغول به کار شد. او در حفاریهای متعدد باستانشناسی شرکت داشته که از جمله مهمترین آنها شرکت در حفاری تپه مارلیک به سرپرستی دکتر عزتالله نگهبان و سرپرستی چند فصل کاوش آموزشی دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران در دشت قزوین بوده است.
او همچنین از پیشکسوتان دانش موزهداری و مدرس این رشته بوده و جامع موزهداری کشور از خدمات او بهرهها برده است از جمله خدماتش در عرصه موزهداری تلاش برای راهاندازی موزه مقدم است. مستوفیفرد تا سال ۹۶ به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود ادامه داد به این ترتیب جامعه باستانشناسی و موزهداری ایران نزدیک به نیم قرن از خدمات وی بهره جست.
درگذشت ایرانشناس بیتکرار
پروفسور هاید ماری کخ، ایرانشناس آلمانی که از جمله سردمداران مطالعات تحلیلی روی گل نوشتههای تخت جمشید بود، 26 ژانویه 2022 بر اثر بیماری درگذشت.
هاید ماری کخ در ۱۷ دسامبر ۱۹۴۳ در شهر ماربورگ آلمان به دنیا آمد. از ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶ به تحصیل در رشته آموزش با گرایش اصلی ریاضی پرداخت و تا ۱۹۷۲ به عنوان معلم در شهر هانوور مشغول به کار بود.
تحصیل در رشته ایرانشناسی را از ۱۹۷۲ در دانشگاه گوتینگن آغاز کرد و در ۱۹۷۶ موفق به اخذ دکترا شد و موضوع پایان نامهاش «شرایط مذهبی زمان داریوش بر اساس تحقیقات انجام شده بر کتیبههای هخامنشی» بود. هاید ماری کخ در کنار رشته اصلی خود به تحصیل در رشتههای باستانشناسی کلاسیک، تاریخ هنر بیزانس و باستانشناسی مسیحی نیز روی آورد و پس از آن به تدریس ایرانشناسی و باستانشناسی خاور نزدیک در دانشگاه گوتینگن مشغول شد. از ۱۹۸۶ افتخار تدریس در رشته اقتصاد و مدیریت دوران هخامنشیان در دانشگاه فیلیپس ماربورگ نصیب کخ شد و از ۱۹۹۵ به عنوان استاد ایرانشناسی در زمینه تاریخ کهن در دانشگاه ماربورگ تدریس میکند. شایان ذکر است که پروفسور کخ یکی از پنج دانشمندی است که در زمین تاریخ ایلام قدیم تحقیقات گسترده انجام داده و از علایق خاص او هنر اسلامی و به ویژه معماری و هنر سرامیک است.»
پروفسور کخ یکی از پنج دانشمندی بود که در زمینه تاریخ “عیلام قدیم” تحقیقات گسترده انجام داده و از علایق خاص او، هنر اسلامی و بهویژه معماری و هنر سرامیک بود.
بیشتر باستانشناس ایرانی، هاید ماری کخ را از جمله سردمدار مطالعات تحلیلی روی گل نوشتههای بایگانی بارو تختجمشید میدانند. او آثار زیادی درباره ایران باستان نوشته است، اما بیشتر از همه «از زبان داریوش» در ایران شناخته شده است. دکتر حکمتالله ملاصالحی ـ استاد باستانشناسی دانشگاه تهران ـ کتابِ «از زبان داریوش» پروفسور کخ را یک اثر ممتاز و بسیار مفید و مرجع دانسته و درباره آن گفته است: «سخن گفتن از نظام اداری و اجرایی و حقوقی و مهندسی و مدیریت و اقتصاد و معیشت و دیانت و معنویت عصر داریوش بزرگ آنقدر هم آسان نیست که اغلب گمان رفته است.»
خاموشی ستاره پرفروغ باستانشناسی
دکتر حمید خطیب شهیدی، استاد پیشکسوت باستانشناسی در 22 بهمن ماه درگذشت.
خطیبشهیدی در سال ۱۳۲۷ در مراغه به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۱ کارشناسی باستانشناسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن در سال ۱۳۵۴ دکتری خود را از دانشگاه ناپل شرقی (ایتالیا) دریافت کرد. او از ۱۳۵۲ تا ۱۳۶۵ کارشناس مرکز باستانشناسی ایران و پژوهشکده باستانشناسی، از ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ استادیار دانشگاه فارابی (هنر) اصفهان و از ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۰ استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس بودند. تخصص اصلیاش بررسی باستانشناسی و تاریخ تمدن اورارتو در شمال غرب ایران بود و از او در این باره کتابها و مقالات متعددی به فارسی و انگلیسی و ایتالیایی منتشر شده است.
او بیش از ۴۰ فصل برنامه میدانی باستانشناسی را در نقاط مختلف کشور از جمله محوطههای اورارتویی چون بسطام و حسنلو، سرپرستی کردند. خطیب شهیدی از اواسط دهه ۸۰ عضو کارگروه واژهگزینی باستانشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودند. «تمدن اورارتو» و «پاسارگارد» از کتابهای مهم خطیب شهیدی هستند.
پژوهشگر دلبسته به سرِ آب و آتش رفت
هاشم رضی، نویسنده، پژوهشگر و مترجم حوزه تاریخ باستان 18 بهمن پس از یک دوره نقاهت در ۸۷ سالگی رخ در نقاب خاک کشید.
رضی، زاده ۲۶ تیرماه ۱۳۱۳ خورشیدی در تهران بود. دوران تحصیل را در تهران گذراند. به سفارش محمدتقی مصطفوی به پدربزرگش، زبان فرانسه را آموخت. سپس به آموختن زبان انگلیسی و آلمانی پرداخت.
از کتابهایی که در آغاز نوشت، «پنج آیین بزرگ جهان» بود. سپس «وندیداد» را از روی متن اصلی ترجمه کرد و برای آشنایی با واژههای اوستایی و سانسکریت، نزد جلالینائینی به آموختن زبانهای باستانی پرداخت.
با تنی چند از ایرانشناسان زمان خود رفتوآمد داشت، از جمله محمدجواد مشکور و رحیم عفیفی و ماهیار نوابی. به توصیه مهرداد بهار کتاب «آیین پررمز و راز میترایی» اثر فرانتس کومن را ترجمه کرد که در دو جلد از سوی انتشارات بهجت منتشر شده است.
از آثار به جا مانده از او میتوان به «حکمت خسروانی»، «اوستا»، «آیین مهر»، «وندیداد»، «گاهشماری جشنهای ایران باستان»، «آیین زروانی»، «دین و فرهنگ ایرانی در عهد اوستایی»، «ازدواج مقدس»، «تاریخ زرتشتیان»، «جشنهای آب»، «جشنهای آتش»، «جشنهای گاهنبار»، «آیین پررمز و راز میترایی»، «معاد و آخرتشناسی در ایران باستان»، «زرتشت پیامبر ایران باستان»، «تاریخ مطالعات دینهای ایرانی» و «آموزش خط میخی» اشاره کرد.
متخصص برجسته تاریخ صفویه درگذشت
راجر مِروین سِیوُری (Roger Mervyn Savory) ١٧ فوریه ٢٠٢٢ (٢٨ بهمن ١۴٠٠) در ٩٧ سالگی در کانادا از دنیا رفت، ٢٧ سال در گروه مطالعات شرقی دانشگاه اُتاوا به تدریس و تحقیق درباره ایران پرداخت و در جایگاه یک صفویهپژوه شناخته میشد.
او در مدرسه سلطنتی شهر پیتربورو تحصیل کرد. در سال ۱۹۴۳ با بورس تحصیلی اداره جنگ و وزارت اطلاعات، دوره فشرده زبان فارسی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (سوآس) در دانشگاه لندن را گذراند. در سال ۱۹۴۷ به مطالعات عربی و فارسی در کوئینز کالج در دانشگاه آکسفورد روی آورد. در سال ۱۹۵۰ لیسانس خود را در مطالعات شرقی دریافت کرد. پس از ۱۰ سال تدریس و مطالعه به عنوان آموزشیار زبان فارسی در دانشگاه لندن (سوآس)، در سال ۱۹۵۸ دوره دکتری را تمام کرد.
در سال ۱۹۶۰ به عنوان استاد مدعو راهی دپارتمان مطالعات شرقی دانشگاه تورنتو در کانادا شد. در سال ۱۹۶۱ با پذیرش دریافت پیشنهاد شغل دائمی در دپارتمان تازه تأسیس مطالعات اسلامی این دانشگاه برای همیشه در کانادا ماندگار شد. او نقش مهمی در پیشبرد این دپارتمان و بهطور خاص گسترش مطالعات ایرانی در آن داشت. در سال ۱۹۸۷ پس از بازنشستگی در دانشگاه تورنتو به عنوان استاد ممتاز همکار در ترینتی کالج به کار خود ادامه داد.
او که از نویسندگان تاریخ اسلام کمبریج و تاریخ ایران کمبریج بوده، با همکاری در نگارش کتاب «ایران بعد از اسلام؛ مروری بر تاریخ، فرهنگ و زبان آن» در سال ١٩۶۴، ویرایش کتاب «مقدمهای بر تمدن اسلامی» در سال ١٩٧۶، ترجمه «تاریخ عالمآرای عباسی» (اسکندربیک منشی) به زبان انگلیسی در سال ١٩٧٨ و تألیف کتاب «ایران عصر صفوی» در سال ١٩٨٧ که ترجمه آن بیش از ۲۰ بار در ایران به چاپ رسیده است و چاپ چندین مقاله دیگر درباره این دوره از تاریخ ایران به عنوان متخصص برجسته تاریخ صفویه شهرت یافت اگرچه نوشتههایش در باب این دوران، بازخوردهای متفاوتی را در میان تاریخنگاران ایرانی برانگیخته است.
هر چند در سطر سطر این گزارش از مرگ نوشتیم اما غافل نبودیم از آثار گرانقدری که هر کدام از چهرههای درگذشته تاریخ، سیاست، ایرانشناسی و باستانشناسی و زبانشناسی برایمان به جای گذاشتند و هر وقت یک سطر ار کتابهایشان را مرور کنیم یا چشممان به نامشان بر روی جلد آثارشان بیفتد آنها زنده خواهند بود و به ما راه را نشان خواهند داد تا از میان سطرهای پر دانش و عمیقشان باز هم برای اعتلای ایران عزیز قدم برداریم. یادشان تا همیشه مانا.
دیدگاهها