کتاب اطلاعات مهمی را با کشورهای معاصر سلطان سلیم در دوران صفوی ارائه میدهد/ بهرهگیری از جمشید، رستم و اساطیر ایرانی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «غزوات سلطان سلیم» به کوشش موسسه پژوهشی میراث مکتوب با همکاری وبینار بهشتی چهارشنبه 17 آذرماه نقد و بررسی شد.
کتاب «غزوات سلطان سلیم» اثری تاریخی است که از سوی نویسندهای ایرانی و با گرایشهای شیعی، با نام قاضیزاده اردبیلی، به زبان فارسی و در عصر سلطان سلیم اول به نگارش درآمده است و از نمونههای ادبیات فارسی در قلمرو عثمانیان به شمار میآید. غزوات سلطان سلیم به جریان حمله سلطان عثمانی به شام و مصر پرداخته و به سبب حضور نویسنده در لشکر عثمانیان، که از نزدیک شاهد وقایع بوده، بر همه آثار تاریخی نگاشته شده در این خصوص برتری دارد.
منصور صفتگل، استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه چاپ و انتشار متون مربوط به تاریخ عثمانی برای محققان ایرانی اولویت دارد، گفت: واقعیت این است که در گستره تاریخنگاری فرهنگ ایرانی آثار متعددی در دوره عثمانی در ماوراءالنهر و هندوستان و… تالیف شده است. چه آنهایی که به تاریخ ایران پرداخته باشند و چه آنهایی که بیانکننده موضوعات داخل آن قلمروها باشند، از جمیع جهات اهمیت دارند زیرا در یک بستر فرهنگی فعالیت میکردند و با اینکه بسترشان مشترک بود اما رویای عثمانی و رویای ازبکها با رویای صفوی تفاوت داشت.
وی افزود: این متون اطلاعاتی را با کشورهای معاصر سلطان سلیم در دوران صفوی مورد تحقیق قرار میدهد که اهمیت دارد و ضرورت دارد که این متون چاپ شوند تا محققان از این متون استفاده کنند.
صفتگل با بیان اینکه اگر بخواهیم به طور جدی تحقیقاتی در مورد تاریخ جهان انجام بدهیم نیازمند دسترسی به متون خاصی هستیم و این کتاب از این نظر بسیار اهمیت دارد، گفت: باید توجه داشت مصر از آخرین بازماندههای خلفای عباسی نیز حمایت میکرد، بر اساس تاریخ دوره اوایل صفویه شام و محدودههای حلب، محدوده حکومت آققویونلو هم بود.
وی افزود: بخشی از خانقاه اردبیل در شام بودند که بعد این هستهها به تدریج در قلمرو صفویان بیشتر میشود، به این ترتیب موضوع ارتباط پیدا میکند با هواداران و مریدان شاه اسماعیل و از هم گسستن دولت شام. از جهت دیگر این متن برای تاریخ خلافت اسلامی هم اهمیت پیدا میکند. سلطان سلیم بر مصر تسلط یافت و نشانهای خلافت را هم در اختیار گرفت.
مهدی محمدی، استادیار گروه تاریخ اسلام دانشگاه بینالمللی اهل بیت، «ردهای تاریخی در گزارش قاضیزاده اردبیلی» را مورد بحث و بررسی قرار داد و گفت: برای هر مورخی این مسئله مهم است که بتواند سره را از ناسره تشخیص بدهد. مورخی که بداند چقدر با زمان فاصله داشته و تحت تاثیر چه حب و بغضهایی بوده است. این کتاب اشکال گوناگونی از روایت تاریخی را ارائه میدهد. ترتیب روایت به ردها و گزارشها تقسیم میشوند و کاملا مشخص است که مورخ به صورت هدفمند این وقایع را روایت کرده است.
وی افزود: روایت تاریخی یک خبر کامل را انتقال میدهد اما از آنجایی که هدفمند است، میزانی از حب و بغض را نیز با خود دارد اما در شکل رد مطالبی بیان شده است که به شکل گزارش ارایه میشود. اینگونه که مورخ در ضمن اینکه گزارشی را بیان میکند، از وقایع دیگر یاد میکند که من از این وقایع جانبی با عنوان رد یاد میکنم. از این جهت که دادههای تاریخی که به عنوان رد از آنها استفاده میشود، خیلی کامل نیستند اما صادقانه بیان میشوند. باید مورخ تعدادی از ردها را پیدا کند و آنها را در کنار هم بگذارد تا به نتیجه تاریخی برسد.
محمدی با بیان اینکه رد یک باقیماندهای از گذشته است، بیان کرد: به بیان دیگر رد تعریف یا نشانهای از چیزی در گذشته یا از مسیر عبور حیوانات یا انسان از یک منطقهای ایجاد شده است. به نوعی ردیابی گذشته تاریخی است. غزوات سلطان سلیم گزارش اول شخص است که قاضیزاده اردبیلی از شامات و مصر ارایه میکند. این مورخ خودش آنجا بوده و گزارش نزدیک به واقع را ارایه کرده که این کتاب از این جهت بسیار ارزشمند است.
وی در ادامه با بیان اینکه البته ما برای منطقه شام چندین گزارش اول شخص داریم که قابل توجه و اعتنا است، گفت: ابناثیر نیز گزارشهای ارزشمندی ارایه کرده است. ناصرخسرو در سال 440 از شام عبور کرد. بیش از صد سال بعد در سال 580 ابنجبیر گزارش دیگری ارایه کرد و 200 سال بعد در سال 750 ابنبطوطه از همان شهرها گذر کرده و گزارش دیگری ارائه داده است.
گزارش قاضیزاده اردبیلی در امتداد آنها قرار میگیرد. اگرچه در بین اینها سالها فاصله است. ناصرخسرو از شهرهایی آباد یاد میکند، ابن جبیر همان شهرها را ویران شده توصیف میکند، در زمان ابنبطوطه نیز این شهرها ویران شده است یا تغییرات شهرها را ذکر میکند ولی قاضیزاده گزارش تکمیلی را ارایه میدهد، اینگونه که یا اسمی از شهرها نیست یا تغییرات را کامل ذکر میکند و ما اینگونه با کنار هم قرار دادن این ردها از اوضاع شهرها مطلع میشویم.
محمدی با بیان اینکه ردهای تاریخی کمک میکند از خلال جهتگیری ایشان وقایع تاریخی درست را تشخیص بدهیم، افزود: ردهای تاریخی به نوعی حقایق تاریخی را در برمیگیرند و گاهی ردهای تاریخی اندیشهای و درونی هستند. نکته جالب این است که قاضیزاده اردبیلی روایت لشکرکشی سلطان سلیم را به گونهای بیان میکند که سرعت زیاد سلطان از قسطنطیه، دقت در مسایل نظامی، چگونگی سیستم استخبارات و… قابل تشخیص است.
وی افزود: اساطیر ایران در این کتاب زیاد هستند و عموما با هدف مثبت آورده شدهاند. سه بار از رستم یاد میشود. به عنوان مثال از احمد پاشا به عنوان رستم زمان یاد میکند. یا به کرات از جمشید یاد میشود که به نوعی بار معنایی دارد. به شدت علاقهمند است که پادشاه را با واژههایی چون مهر سپهر و خورشید بیان کند. همانگونه که میدانیم مهر اندیشهای باستانی و از نور آفریده شده است.
در ادامه مهدی عبادی، دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه پیام نور، به ایراد سخن با موضوع «مطالعات عثمانی و بازکشف جهان ایرانی در عالم عثمانی» پرداخت و گفت: مطالعات عثمانی در ایران قبل از دهه اخیر دارای سه رویکرد است، ترجمه مطالعات اروپاییها و ترکها در تاریخ عثمانی، مطالعه و پژوهش در تاریخ عثمانی بر اساس متون ترجمهای و توجه به تاریخ و دولت آل عثمان با نگرشهای انتقادی، تقابلی و مبتنی بر رقابت از جمله این رویکردها است.
وی افزود: افزایش توجه تاریخپژوهان ایرانی به تاریخ عثمانی در یک دهه اخیر، افزایش تعداد پایاننامهها و رسالههای مرتبط با تاریخ عثمانی در دانشگاهها، ارتقای کمی و کیفی مطالعات آکادمیک درباره تاریخ عثمانی، تغییر شرایط از مصرفکننده به تولیدکننده در مطالعه تاریخ عثمانیان از نقاط عطفی است که ایرانیان با رویکرد آکادمیک روایتگر تاریخ عثمانی میشوند.
عبادی با بیان اینکه البته نگارش تاریخ عثمانی توسط ایرانیان دلایل دیگری نیز دارد، گفت: مهاجرت ایرانیان به قلمرو عثمانی بنا بر دلایل سیاسی، نظامی و مذهبی، مناسبات و تعامل فرهنگی و تمدنی در بستری مناسب از دیگر دلایل این نگارش به شمار میرود.
وی افزود: مجاورت جغرافیایی ایران و عثمانی نیز در امر نگارش تاریخ عثمانی توسط ایرانیان بی تاثیر نبوده و امکان تماس و ارتباط ساکنان ایران و آناتولی و همچنین اسلام و مسلمانی و سپهر فرهنگ اسلامی نیز بستری مهمتر برای ایجاد و تعمیق مناسبات فرهنگی ایجاد کرده است.
عبادی در ادامه زبان مشترک را عاملی دیگر برشمرد و افزود: زبان مشترک مانع از بسته شدن تعاملات فرهنگی در بحرانیترین شرایط تاریخی شده است.
وی انتشار غزوات سلطان سلیم را اقدامی مثبت در مسیر شناسایی جهان ایران ارزیابی کرد و گفت: دکتر طاهر بابایی دانشوری جوان، توانمند و خوشذوق است که به هر دو عالم ایران و عثمانی مسلط بوده و با اشراف کامل به انجام این تحقیق پرداخته است و شناسایی غزوات سلطان سلیم قاضیزاده اردبیلی از برکات مطالعه هدفمند است.
در ادامه این نشست طاهر بابایی، استادیار دانشگاه فردوسی مشهد و مصحح اثر با اشاره به جایگاه قاضیزاده اردبیلی و غزوات سلطان سلیم در تاریخنگاری عثمانی گفت: در جریان به ثمر نشستن غزوات سلطان سلیم، از آنجا که یک حکومت ضدایرانی و ضدشیعی بود، دلهرههایی در آغاز کار وجود داشت که حمایتهای استاد گرانقدر دکتر ایرانی سبب شد تا کار به انجام برسد.
دیدگاهها