فصلنامه «بهائیشناسی» به شماره نوزدهم رسید مروری بر رساله تیر شهاب بر رد باب خسران مآب
[ad_1]
هدف از راهاندازی این مرکز، ایجاد فضائی برای گفتگو و تعامل علمی پیرامون آموزههای بهائی به دور از جنجالهای سیاسی و اجتماعی است. بهائی پژوهی یک نهاد غیروابسته پژوهشی-خدماتی است که به همت جمعی از استادان دانشگاه، دانشجویان و پژوهشگران تأسیس شدهاست. این مرکز در سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را با وب سایت بهائیپژوهی آغاز کرد و به عنوان یک پایگاه خبری، پژوهشی و علمی به بحثهای علمی به ویژه محققان و دانشگاهیان میپردازد.
«پیامبر ما» عنوان سرمقاله این فصلنامه است. «سرمشق عالمیان» یا افسانههای هزارویک شب، تاریخ ادیان زنده جهان، حضور بهائیت در اجلاس پارلمان ادیان جهان، از آمارسازی تا براندازی؛ شاپور راسخ، یک عمر در خدمت تشکیلات، پیوند وهابیت و بهائیت در نگاه شمسالدین الجزائری، جایگاه ادوارد براون در مطالعات بابی و بهائی، گفت و گو با سید مقداد نبوی رضوی نوشته مهدی حبیبی، مفاوضات در ترازوی نقد، نگاهی انتقادی به تطبیق بشارات کتاب دانیال بر ظهور باب و بهاءالله در کتاب مفاوضات نوشته مهدی هادیان، بهائیان از دیدگاه منتقدان مسیحی (قسمت سوم) بخشی از مطالب بهائیشناسی را دربردارد.
اموئل گراهام ویلسون (Samuel Graham Wilson)نوشته حمید فرناق، بهائیت در اندونزی نوشته محمد گوگانی، مروری بر رساله تیر شهاب بر رد باب خسران مآب نوشته زهراسادات شهرستانی، مجاری متعارف تامین منابع مالی برنامههای توسعه اجتماعی اقتصادی در تشکیلات بهائی نوشته حسین دادگستر، تبلیغ دینی و محدودیتهای حقوق موضوعه؛ استدلال هنجاری علیه حق تبلیغ دینی بهائیت نوشته محمد حسینی از دیگر مطالب بهائیشناسی است و پایان بخش فصلنامه نیز بخش عربی است.
در بخش مروری بر رساله تیر شهاب بر رد باب خسران مآب میخوانیم: «حاج محمد كریم خان در شب پنجشنبه 18 محرم 1225 هجری در كرمان متولد شد. بعد از آنكه حاج محمد كریم خان از كتب فارسی بی نیاز شد، در نزد اساتید كرمان به تحصیل علوم عربی پرداخت… او، هم خود را فقط به علم و عبادت می داشت… او آوازه سید كاظم را شنید و عازم كربلا گشت و آنچه از خداوند طلب می كرد، در وجود او یافت؛ او تمامی ثروت خود را به رسم پیشكش تقدیم سید كاظم رشتی كرد. ولی سید به ملاحظاتی قبول نكرد و سپس خان یك پنجم ثروت خود را معین نموده خواهش قبولی آنها را كرد و سید قبول كرد… حاج محمد كریم خان، از ابتدای ورودش به كربلا، نزد سید مقدمش گرامی بود… پس از آنكه معلومات خان در خدمت سید تكمیل شد، از طرف او مأمور شد كه به كربلا برگردد و به تعلیم و هدایت مردم پردازد…»
بدین سان، حاج محمد كریم خان، در كرمان از زمان سید كاظم رشتی، میان شیخیان احترام و اعتباری بسیار داشت و در آنجا، مركز علمی و حوزه ی درس حكمت و الیهیات برپا كرده بود. او، از آغاز مقدمات جانشینی خود را از سید كاظم رشتی آماده می كرد؛ زیرا كه او خود را از شاگردان دیگر سید، برای آن مقام، از چند جهت سزاوارتر می دانست: نخست اینكه شاهزاده بود و از این رو، طرفداران بسیاری در ایران و به ویژه در كرمان داشت؛ دوم این كه سید كاظم رشتی بسیار به او احترام و توجه داشته، وقتی كه در كربلا بود هفته ای یكی دو بار به منزل او می آمد و وقتی هم كه به كرمان آمد، همیشه با سید كاظم رشتی مكاتبه داشت و از این رو، میان آن دو خصوصیت پیدا شده بود.
جهت سوم اینكه حاج محمد كریم خان، مرد دانا و عالمی بود و از نظر علمی هم، از همه بیشتر شایستگی برای پیشوائی شیخیه و جانشینی سید رشتی را داشت.
روی این مبنا، پس از سید كاظم رشتی، وقتی كه شنید میرزا شفیع در تبریز و سید علی محمد باب در شیراز ادعای جانشینی كرده اند، سخت ناراحت شده و بر مقام مبارزه با آنها برآمد. از این هنگام، شیخیان به سه گروه تقسیم شدند: پیروان میرزا شفیع. یعنی شیخیان آذربایجان كه زیاد اهمیت نداشتند و رفته رفته در برابر پیروان شیخ كرمانی در اقلیت قرار گرفتند و گروه بابیان یعنی پیروان سید علی محمد باب كه بیشترشان شیخی بودند. و گروه سوم شیخیان كرمان، كه خان كرمان را پیشوای شیخیه و جانشین سید رشتی می دانستند، بودند.
شیخ محمد كریم خان، با وسایل علمی و مادی كه در اختیار داشت، با هر دو گروه به مبارزه پرداخت به ویژه سید علی محمد باب و پیروان او – او، سخت با سید باب مبارزه ی علمی كرد و به وسیله ی تالیفات خود جلو پیشرفت آئین او را گرفت، عبدالبها پیشوای بهائیان گفته است اگر حاج كریم خان امر باب را اطاعت می كرد، تمام ایران بابی می شدند، چه آنكه دارای نیروی سلطنتی و علمی و سرمایه دار بود و باب را خورد كرد.
بیشتر كوششهای حاج محمد كریم خان، مبارزه ی قلمی و زبانی با سید علی محمد باب و پیروان او بوده است، با این وصف، او دوران آخر عمرش را صرف موعظه، درس، تألیف و تصنیف كتابهائی در ترویج و تشریح عقاید مذهب شیخی كرد… در این زمان تالیفات بسیار كرد و حوزه درس مدرسه ابراهیمی كرمان، اهمیت بسیار یافت و از آنجا مبلغان و نمایندگان بسیاری به شهرهای دیگر ایران فرستاد، و آنها عقاید شیخیه را انتشار دادند.
حاج محمدکریم خانکرمانی از همان سال نخست دعوت باب به رد او پرداخت و تا پایان حیات چهار کتاب و رساله در ردش نگاشت. دومین آن مکتوبات، نگاشته شده به سال 1262 رسالهای است با نام یتر شهاب در رد باب خسروانمآب که دارای یک مقدمه و 13 دلیل در رد سید علی محمد باب است. آنچه پیروان او درباره چرایی نگارش آن آوردهاند، آن است که وی این رساله را به خواست آقا محمدشریف کرمانی اناری به زبان فارسی نوشت و علت آن چنین بود که وی یک رساله در رد باب نوشته بود به نام ازهاقالباطل و آقا محمدشریف به او گفت: «شبهه باب در اذهان عوام-که عربی نمیفهمند-باقی مانده است و شما رسالهای به زبان فارسی برای عوام ساده بنویسید و او این رساله را نوشت. حاج محمدکریمخان کرمانی در مقدمه رساله خود، بر وجود همیشگی حجتهای خداوند بر روی زمین دست گذاشته و به تکامل ادیان در گذر زمان باور دارد.
شماره نوزدهم بهائیشناسی، فصلنامه فرهنگی، اجتماعی در نقد بهائیت در 242 صفحه به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی دکتر عبدالحسین فخاری و سردبیری مهدی هادیان به قیمت 50 هزار تومان منتشر شد.
دیدگاهها