چهار رسالۀ تاریخی و جغرافیایی قاجاریه
مصحح: کورش صالحی، تهران: انتشارات ندای تاریخ؛ رقعی، 112ص.
در کتابچۀ موجز حاضر چهار رسالۀ کوتاه از دورۀ قاجاریه تصحیح و چاپ شده است.
1. نخستین رساله با عنوان «وقایع اصفهان از حکومت خانخانان و سپهدار و چراغعلی خان از اول 1264 الی سنه 1272ق» دربارۀ منازعاتی است که در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، در سالهای 1265-66 و 1267ق، میان دو وزیر و پیشکار حاکم اصفهان به نامهای میرزا عبدالحسین (سررشتهدار پیشین) و میرزا عبدالوهاب (پیشکار جدید) روی داد و به رویارویی و نزاع طرفداران آن دو و کشیدن تیر و تفنگ انجامید. نویسندۀ رساله که گویا چراغعلی خان سراجالملک، از بزرگان طایفۀ زنگنه و از دستپروردگان و معتمدان امیرکبیر بوده، مأمور رفع نقار و خواباندن شورش و برقرار کردن صلح میان دو طرف میشود. رسالۀ حاضر گزارش مأموریت اوست.
این رساله پیش از این در سال 1346ش در شمارههای 44 و 45 و 46 مجلۀ وحید تحت عنوان «وقایع اصفهان» به کوشش سعادت نوری منتشر شده است.
2. رسالۀ دوم با عنوان «بیان سفارت ارزنهالروم 1258 میرزاتقی خان الی مراجعه که چهار سال امتداد یافت الی 1262 تاریخ عهدنامه» گزارش مختصری است از ماجرای آشوبی که در ایام اقامت میرزاتقی خان امیرکبیر در شهر ارزروم عثمانی برای انعقاد قرارداد صلح روی داد. هیئت حدوداً سی نفرۀ ایرانی به سرپرستی امیرکبیر در زمان سلطنت محمدشاه قاجار به منظور مذاکره برسر معاهده دوم ارزنهالروم نزدیک به چهار سال در این شهر اقامت داشتند. نویسنده که احتمالاً چراغعلی خان زنگنه سراجالملک بوده و در این مأموریت نیز حضور داشته در این رساله ماجرای بلوایی را نقل میکند که جمعی از اهالی ارزروم به بهانۀ تعرض یکی از اعضای هیئت ایرانی نسبت به کودکی دو ساله به راه انداختند و با تیراندازی و حمله به اقامتگاه هیئت ایرانی، چند تن را کشته و زخمی نمودند و اموال آنها را غارت نمودند. این غائله سرانجام با وساطت حاکم محلی و مداخلۀ دولت عثمانی و اعزام فرستادگانی از سوی امپراتور عثمانی و دستگیری و مجازات مقصرا ختم به خیر شد و به امیرکبیر آسیبی نرسید و خسارات وارد شده نیز جبران گردید. این گزارش درایت و تدبیر امیرکبیر را در مواجه با این واقعه نشان میدهد که مانع از تبعات زیانبار دیپلماتیک و سیاسی و نظامی آن شد. نویسنده در مورد گفتگوها و مباحث مطرح شده در مذاکرات هیچ مطلبی نگفته و صرفاً به شکل اجرای مذاکرات که به صورت پرسش و پاسخ و مجلس به مجلس و ارسال مذاکرات به پایتخت دو دولت و اخذ تأیید سلاطین دو طرف بوده، اشاره کرده و خوانندگان را به مطالعۀ متن مفصل هجده مجلسی که در طی چهار سال مذاکره مکتوب شد و در وزارت امور خارجه نگهداری میشود، ارجاع میدهد.
3. رسالۀ سوم با عنوان «واقعات سفر هرات 1253ق و مأموریت آصفالدوله به میمنه الی سنه 1254ق، جعفرقلی خان بجنوردی» گزارش بسیار مختصری است از اردوکشی اللهیار خان آصفالدوله، حاکم خراسان، در سال 1353-1254ق، در دورۀ سلطنت محمدشاه قاجار، به شهرها و آبادیهای پیرامون هرات تا میمنه و بازگشت به هرات و ملحق شدن به اردوی محمد شاه. نکته دردناکی که به آن اشاره شده فرار ساکنان آبادیها و سوختن و ویران کردن منازلشان است:
«احشام مزبوره در ورود عساکر منصوره تاب مقاومت نیاورده مجال معارضه نمییافتند، همهجا یورتها و منازل را گذاشته، فرار میکردند…اردو به هر یک از منازل که وارد میشد ساکنین خانههای خود را آتش زده، فرار میکردند و در بعضی از منازل که هنوز تمام نسوخته و مشتعل بود اهالی اردو به حکم آصفالدوله آتشها را خاموش کرده، از سوختن و خرابی مانع میشدند».
4. چهارمین رساله با عنوان «در بیان منازل عرض راه از دارالخلافه طهران الی مشهد مقدس» ترجمه متنی است تحت عنوان «سفرنامه هرات» نوشتۀ یک سیاح انگلیسی که در سال 1274ق (آخرین سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار) از تهران به مشهد و سپس هرات سفر کرده و اسامی و مختصات منازل بین راه را ثبت نموده است. این سفرنامه را شخصی به نام «آنتوان مسیحی» بعد از حذف «حشو و زاید» در سال 1284ق (سال آخر سلطنت مظفرالدین شاه) ترجمه و تلخیص نموده است. مترجم انگیزۀ خود را از ترجمه تهیه راهنما برای زائران مشهد مقدس اعلام نموده است: «هرگاه این لغه به زبان فارسی ترجمه و طبع شود و مسافران ارض اقدس را که هرساله از اطراف و اکناف ایران مرحله پیما و عازم زیارت آن آستان فلک پاسبان میشوند نیکو تحفه باشد».
نویسنده ضمن ذکر مرحله به مرحلۀ منازل مسیر، به مسافت و مختصات جغرافیایی و باغات و کشاورزی و آب و جهات مسیر آنها نیز اشاره میکند: «بیان منازل و عرض راه را چنانچه شایسته است از بعید و قریب مسافت و وفور و قلت آب و آذوقه و سهولت و صعوبت راه نگاشته [است]».
منازل بیست و سهگانه تهران تا مشهد در دوره قاجار که هنوز نیز بسیاری از آنها همچنان باقیست براساس این سفرنامه به ترتیب شماره منزل به شرح زیر بوده است:
1. گنبد کبود: از تهران 5/6 فرسنگ (=6/40 کیلومتر) (منزل اول)
2. ایوانکیف: 5/3 فرسنگ (= 8/21 کیلومتر)
3. قشلاق: 5/4 فرسنگ (= 28 کیلومتر)
4. دهنمک: 6 فرسنگ (= 4/37 کیلومتر) دارای کاروانسرا و چاپارخانه
5. لاسجرد: 7 فرسنگ (= 7/43 کیلومتر)
6. سمنان: 5/5 فرسنگ (= 3/34 کیلومتر)
7. آهوان: 5/6 فرسنگ (= 6/40 کیلومتر) دارای کاروانسرا و چاپارخانه
8. قوشا: 5/5 فرسنگ (= 3/34 کیلومتر) دارای کاروانسرا و چاپارخانه
9. دامغان: 25/5 فرسنگ (= 8/32 کیلومتر)
10. دهملا: 5/6 فرسنگ (= 6/40 کیلومتر)
11. شاهرود: 75/3 فرسنگ (= 4/23 کیلومتر)
12. میامی: 25/13 فرسنگ (= 7/82 کیلومتر) دارای کاروانسرا و چاپارخانه
13. میاندشت: 25/7 فرسنگ (= 2/45 کیلومتر) کاروانسرای بزرگی دارد
14. عباسآباد: 25/5 فرسنگ (= 8/32 کیلومتر)
15. مزینان: 6 فرسنگ (= 4/37 کیلومتر). قریه های صدرآباد و بهمنآباد و شاهی در میان راه است.
16. مهر: 5/4 فرسنگ (=28 کیلومتر) چاپارخانه و یک کاروانسرای خرابه دارد
17. سبزوار: 8 فرسنگ (= 9/49 کیلومتر) روستای ریوند و یک کاروانسرای خوب و یک مناره و قریه خسروجرد در مسیر است.
18. زعفرانی: 5 فرسنگ (= 2/31 کیلومتر) کاروانسرا دارد
19. شوراب: 4 فرسنگ (= 25 کیلومتر)
20. نیشابور: 5/5 فرسنگ (= 3/34 کیلومتر)
21. ده رود: 5/4 فرسنگ (= 28 کیلومتر)
22. طورقه به: 5/7 فرسنگ (= 8/46 کیلومتر)
23. مشهد مقدس: 25/3 فرسنگ (= 3/20 کیلومتر)
نکته جالب این مسیر آنجاست که از نیشابور به جای عبور از قدمگاه و شریفآباد که دورتر بوده، از شکاف کوههای بینالود به طرقبه رفته است که مسیر کوهستانی و صعب اما نزدیکتری بوده است.
دیدگاهها