رسایل مشروطیت: رسالههای موافقان و مخالفان مشروطه
گردآوری و تصحیح: غلامحسین زرگری نژاد؛ تهران: نگارستان اندیشه؛ وزیری، ج1: 862ص؛ ج2: 836
در دهمین سال سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، نهضت مشروطیت ایران سرانجام به پیروزی رسید و فرمان مشروطیت در ۱۴مردادماه سال ۱۲۸۵خورشیدی توسط مظفرالدین شاه امضا شد. مطابق آمال مردم و رهبران جنبش ضداستبدادی، قرار بود تا پس از سقوط استبداد، در ادارة کشور، اراده آحاد جامعه و حق حاکمیت ملت جایگزین تمایلات شخصی شاهان گردد و مردم قانون اساسی یا به تعبیر آن زمان «نظامنامه اساسی» را جانشین اراده فردی کنند. به روایت منابع تاریخ مشروطه، تا آن زمان که هدف اولیة رهبرانِ حرکت مشروطهخواهی، تلاش برای لگام زدن به استبداد مطلقه و مقید ساختن آن به قید قانون بود، اختلافی اساسی در میان آنان پدید نیامد، اما از زمانی که حاکمیت استبدادی تسلیم اراده عمومی شد و فرمان مشروطیت صادر گردید، نغمههای اختلاف آغاز شد، در دورة نگارش قانون اساسی گسترش یافت و در زمان تدوین و تصویب متمم قانون اساسی به اوج رسید؛ زیرا بسیاری از سران نهضت قانونخواهی و مشروطهطلبی، بهدرستی نمیدانستند که نظام جایگزینِ استبداد مطلقه چیست و همین ابهام و بحران فکری بود که به محمدعلی شاه اجازه داد تا سیاست اختلاف میان رهبران نهضت را پیشه سازد و منازعه موجود میان مشروطه و مشروعه را دامن زند. درست برخلاف سردرگمی و ابهامی که در غایتشناسی نهضت ضداستبدادی عصر مظفری وجود داشت، کوتاهزمانی پس از پیروزی نهضت، درحالیکه منورالفکران، تجار، اصناف و…، نظام مشروطة مستقر را بهعنوان ثمره و نتیجة مبارزة خود پذیرفته بودند، برخی از علما در باب مشروعیت نظام مشروطه، موضعی مخالف اتخاذ کردند. دوگانگی و تفسیر دو دسته از علمای شرع در باب مشروعیت نظام مشروطه باعث شد تا هر یک از این دو گروه، آثاری علیه دسته دیگر تألیف نمایند و به این ترتیب دو دسته رسالة موافق و مخالف دربارة مشروطیت پدید آمد.
در میان مجموعة رسائل سیاسی شناختهشده در دورة قاجار، مهمترین و ارزشمندترین آنها رسائلی هستند که علما دربارة مشروطیت و به طرفداری یا علیه این نظام نوشتهاند. این رسائل تنها دربردارندة بخشی از تاریخ تفکر سیاسی ایران نیستند، بلکه در لابهلای صفحات آنها، اطلاعات پراکندهای در باب اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران وجود دارد. همچنین در برخی از این رسائل، نگرشهای ضداستعماری و استقلالطلبانة اندیشة مشروطهخواهی و نهضت مشروطیت، که هنوز هم مورد بررسی محققانه و عاری از حب و بغض قرار نگرفته است، دیده میشود.
در مجموعه دو جلدی حاضر، ۴۸رساله، تصحیح و عرضه شده است. در جلد نخست، رسائل مشروعهخواهان براساس تاریخ تألیف آنها قرار گرفته و در جلد دوم رسائل مشروطهطلبان آمده است.
دکتر زرگرینژاد که از اساتید مبرز تاریخ قاجار و مشروطه به شمار میروند در جلد نخست طی «مدخل» مفصل و راهگشا و عالمانهای مبانی دو تفکر مشروعهخواهی و مشروطهخواهی و سیر تاریخی موضعگیری آن دو جریان را در قبال مشروطیت بازنموده و چکیدهای از مشخصات و مباحث محوری و محتوای برخی رساله های اصلی و مهم هرکدام از دو جریان را به اختصار توضیح داده است.
18 رساله از رسائلی که در این مجموعه ارائه شدهاند، در سال 1374 از سوی انتشارات کویر منتشر شد. پس از آن استاد زرگرینژاد کوشید به مناسبت بزرگداشت یکصدمین سال نهضت مشروطیت در سال 1384 همه رسائل مشروطیت را مهیاي انتشار نماید که این اثر سترگ و عظیم سرانجام در سال 1387 از سوی موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی منتشر شد و به دلیل استقبال فراوان در سال 1390 نیز به چاپ دوم رسید. اکنون برای سومین بار توسط انتشارات نگارستان اندیشه در اوایل سال 1402 بازنشر شده است که به نظر میرسد عیناً متن دو چاپ پیشین تجدید چاپ شده و متأسفانه بهمریختگیهایی در شماره صفحات فهرست مطالب و نمایهها رخ داده و برخی صفحات سفید در لابلای کتاب ایجاد شده که ظاهراً برای تنظیم شمارة صفحات بوده است. به طور کلی شتابزدگی و بینظمی در تنظیم و چاپ اخیر مشاهده میشود. علی ایحال سه نوبت انتشار چنین کتاب پرحجمی با حدود 1700 صفحه و مجموع شمارگان نزدیک به 3هزار نسخه نشان از اهمیت و مرجعیت آن دارد.
گزیدههایی از متن:
«شاید یکی از دلایل اصلی انجام نشدن پژوهش جدی و مستمر دربارة اندیشههای سیاسی تاریخ ایران، به طور اعم و تاریخ دورة قاجار به طور اخص، غلبة تفکر سنتی تاریخنویسی سیاسی بر حوزة پژوهش تاریخی و ذهن تاریخ نگاران ایرانی بوده است؛ غافل از آنکه اگر برای مطالعة سیر تفکر در تحولات تاریخی هم نقش بنیادین قائل نباشیم، در این معنا نمیتوان تردید کرد که فهم ابعاد عدیده و قلمروهای متنوع تاریخ هر سرزمین منوط و متکی به فهم و وارسی تفکر موجود و اندیشههای سیاسی خاصی است که در بستر حیات تاریخی یک ملت تکوین یافته و در همان حال، در آفرینش تحولات بعدی دخالت و نقش مستقیم داشتهاند.
حتی بدون فرض تأثیرات، اندیشهها و تفکرات سیاسی در تحولات تاریخی نیز، مطالعة تاریخ اندیشههای سیاسی ارزشی اساسی دارد، چرا که حداقل مبیّن ارزشها و نگرشهای حاکم بر اندیشة اندیشهگران سیاسی و نشانگر بستر اجتماعی جامعهای است که این تفکرات در متن آن بالیده و تکوین یافته است؛ بستری که همواره در ایران آشفته، ناامن و آکنده از غلبة استبداد سیاسی بوده است. به نظر میرسد که همین ناامنی و استبداد، موجب آن گردید تا در تاریخ ایران و به خلاف مغربزمین، تفکرات و اندیشههای سیاسی، همانند اقتصاد زراعی و صنعتی، اولاً با آهنگی بسیار کند رشد کند، ثانیاً متأثر از تحولات سریع سیاسی و دگرگونیهای پیاپی نظامهای حاکم، روندی نامنظم، نامستمر و پریشان داشته باشد.
در طول دورة قاجاریه، اگرچه به دلیل سلطة نظام سلطنتی مطلقه، زمینههای مناسب تأملات سیاسی وجود نداشت، اما در متن همین نظام بیش از یکصد رسالة سیاسی و اقتصادی، با انگیزههای عدیده و توسط افرادی با پایگاههای سیاسی، طبقاتی و فکری مختلف نوشته شد که این معنا، بیانگر اهمیت تأملات سیاسی در جامعة عهد قاجاری است. رسائل مذکور عمدتاً توسط علما، اصحاب سیاست و منورالفکرهای دورة قاجار و تعداد بسیار اندکی از آنها توسط تجار تألیف شدهاند. رسائل تألیف شده توسط علمای دورة قاجار (به استثناء رسائل وعاظالسلاطین و دراویش)، ناظر به انتقاد از استبداد سیاسی و ضرورت مقابله و ستیز علیه استعمار، خاصه محافظت و مدافعه از استقلال اقتصادی دربرابر تهاجم گستردة سرمایهداری جهانیاند. مسألة اخیر که در آثار بیشتر منورالفکرهای عهد قاجار تقریباً به بوتة غفلت سپرده شدهاند یا راهحلهای زیانبارتری را که جز نقض غرض نیست دربر دارند، نهایت روشنبینی و حساسیت های ملی مذهبی علمای متعهد آن عصر را نشان میدهد.
دیدگاهها