اسنادی مهم و محرمانه از اهداف پنهان شوروی و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان
[ad_1]
اسناد مربوط به فرمانهای سهگانه استالین در آن زمان موضوع بحث و بررسیهای چندی قرار گرفت. هر چند که در راستای ویژگی نه چندان مثبت فرهنگ سیاسی نخبگان ایرانی که پس از حل موقت یک مشکل کمتر به ریشهیابی آن برای جلوگیری از تکرار ش در آینده میپردازند، این اسناد و پژوهشهای دیگر مربوط به ان (از جمله کتاب جمیل حسنلی در رابطه با فراز و فرود فرقه دموکرات آذربایجان) آنچنان که باید و شاید مورد توجه فعالان سیاسی ایران، چه در حاکمیت و چه در جبهه مخالف، قرار نگرفت.
به یاد دارم که یک بار هم به آقای بیات که از دوستان قدیمی نگارنده هستند و ارادت ویژهای به ایشان دارم، از ضرورت انتشار این فرامین گفتم. او وعده دادند که مجموعهای از همین دست اسناد را که زوایای بیشتری از چگونگی این تلاش شوروی را بررسی میکند در آینده منتشر خواهد کرد. با انتشار کتاب «فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان: مجموعه اسناد شوروی»، این امر تحقق یافت و پژوهشگران تاریخ و سیاست ایران معاصر مجموعه ارزشمندی از اسناد مربوط به یکی از مهمترین رویدادهای کشور در صد ساله اخیر را در دسترس دارند.
کتاب دربرگیرنده ۵۸ سند از اسناد محرمانه اتحاد جماهیر شوروی در رابطه با ماجرای پیدایش فرقه دموکرات آذربایجان و فروپاشی آن پس از خروج ارتش سرخ شوروی از ایران است. مترجم این مجموعه را که در برگیرنده سه فرمان استالین در اوایل سال ۱۳۲۴ خورشیدی هست (اسناد شماره ۷ ، ۹ و ۱۱ ) از آرشیو موسسه وودرو ویلسون برگرفته و به فارسی برگردانده است. آن گونه که در مقدمه کتاب آمده و با اشاره به نوشتههای جمیل حسنلی که متن این اسناد را یافته و در اختیار موسسه وودرو ویلسون گذاشته است، در اصل حدود ۱۵۰ سند در رابطه با مسئله ایران در بایگانیهای محرمانه اتحاد جماهیر شوروی وجود داشته و آن موسسه تاکنون تنها ۵۸ مورد ان را انتشار داده است.
با این همه به نوشته مترجم اسناد «اما همین تعداد نسبتاً محدود گزارش نیز در روشن شدن جزئیات مداخله مورد بحث کارساز هستند» (صفحه ۸ ). اسناد کتاب کنونی از نامه بسیار محرمانه و مهم مربوط به مخالفت شوروی با فعالیت دوباره حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۲۰ و توصیه به حمایت از حزب نوین کمونیستی ایران یعنی حزب توده شروع شده و با سند شماره ۵۸ یعنی تلگرام سران فرقه دموکرات آذربایجان از تبریز به مسکو و درخواست عاجزانه آنها برای کمک نظامی اتحاد شوروی برای مقابله با نیروهای ایرانی پایان مییابد.
این مجموعه نشان میدهد که مقامات شوروی از همان سالهای نخستین اشغال ایران در پی به راهاندازی یک حرکت قومگرایانه و جداییطلب در این منطقه از کشور ما بودند. برای نمونه میتوان از سند شماره دو مجموعه نام برد که به سال ۱۳۲۲ مربوط است و به گزارشی درباره وضعیت سیاسی و اقتصادی شهر تبریز و تشکیلات اداری و مدیران و محلی و انتخابات آن مربوط میشود.
کمتر از یک سال بعد مقامات شوروی مدرسهای را در تبریز برای تدریس و آموزش به زبان محلی یا ترکی آذربایجانی به راه انداخته و از ضرورت ثبتنام کودکان ایرانی نیز در این مدرسه سخن گفتهاند (سند شماره ۵ ص ص ۴۶ و ۴۷). بخشی از اسناد این مجموعه نیز به چگونگی مقابله نیروهای ارتش سرخ و عوامل مسلح فرقه دموکرات آذربایجان مورد حمایت آن با نیروهای ارتش ایران در شهرهای آذربایجان مربوط میشود (سند ۲۶، سند ٣٠، سند ۳۴).
جالب اینجاست که مقامات شوروی در آستانه خروج از ایران از ضرورت به جای نگذاشتن هرگونه سند مربوط به فعالیتهای خود در رابطه با مسائل آذربایجان و کردستان ایران در این سالها سخن میگفتند (صفحه ۹). انتشار این مجموعه اسناد از سوی انتشارات شیرازه و به همت کاوه بیات میتواند کمک مهمی به علاقهمندان به پژوهشهای تاریخی و اسناد محرمانه مربوط به رویدادهای ایران معاصر به ویژه مسائل آذربایجان مناطق شمالی ایران باشد. به ویژه در دوران کنونی که سیاستهای روسیه و تهاجم نظامی ان به اوکراین، بار دیگر مسائلی همچون مداخله روسیه در گذشته ایران را زنده کرده است.
دیدگاهها